جنایت به خاطر عشق به زن شوهردار

به گزارش وبلاگ هیچکس، تهران (پانا) - مردی که متهم است با همدستی زنی جوان همسر او را به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

جنایت به خاطر عشق به زن شوهردار

به گزارش خبرآنلاین، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال ناپدیدشدن مرد جوانی به نام مهرداد شروع شد. پدر مهرداد که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: عروسم به نام شیوا می گوید چندروز است از شوهرش هیچ خبری ندارد. او می گوید قرار بود مهرداد به سفر ترکیه برود و 20 میلیون تومان طلا همراه داشت.

با این شکایت و درحالی که کوشش برای افشای راز ناپدیدشدن مرد جوان شروع شده بود، پلیس جسد او را در گودالی در اطراف تهران پیدا کرد.

شواهد نشان می داد این مرد با ضربه های متعدد چاقو از پا درآمده است. مأموران پلیس به پرس وجو از همسر مهرداد پرداختند، اما ضدونقیض گویی های شیوا شک پلیس را دوچندان کرد و این زن بازداشت شد.

شیوا 35 ساله خاتمه لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش با همدستی مستأجر پدرش به نام فریدون اقرار کرد.

این زن گفت: مدتی قبل با مستأجر خانه پدری ام به نام فریدون آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و من که همواره با همسرم اختلاف داشتم و باوجود داشتن دختری هفت ساله می خواستم از او جدا شوم، با مهرداد درددل کردم. بعد از مدتی فریدون نقشه قتل شوهرم را کشید و او را کشت. من و فریدون جسد شوهرم را به گودالی انداختیم و فرار کردیم. بعد از آن من ادعا کردم شوهرم قصد داشت به ترکیه برود و ناپدید شده است.

به دنبال اظهارات زن جوان فریدون نیز بازداشت شد و در بازپرسی های پلیسی به قتل اعتراف کرد. درنهایت برای فریدون به اتهام قتل و برای شیوا به اتهام معاونت در همسرکشی کیفرخواست صادر و پرونده این دو نفر برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه پدر قربانی در صندلی ویژه ایستاد و از طرف خودش و نوه خردسالش درخواست قصاص متهم را عنوان نمود. وقتی فریدون در صندلی ایستاد، اتهامش را قبول نکرد. او گفت: من قبلا تحت تأثیر حرف های شیوا به قتل اعتراف نموده بودم. فکر می کردم شیوا من را دوست دارد و به خاطر علاقه ای که به من دارد، می خواهد شوهرش از بین برود. به همین خاطر هم قبول کردم جرمی را که او مرتکب شده بود، گردن بگیرم؛ اما حالا این کار را نمی کنم و می خواهم واقعیت را بگویم. شیوا به من گفته بود از طرف پدرشوهرش برای من رضایت می گیرد ولی حالا می بینیم که این کار را ننموده است و او برای نجات خودش من را هم مانند شوهرش قربانی کرد.

متهم در ادامه اظهاراتش گفت: من سال ها مستأجر خانه پدری شیوا بودم و آنجا با او آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد. این زن همواره از بدرفتاری های شوهرش گلایه داشت. شیوا آن قدر به من اصرار کرد که خام حرف هایش شدم. او از من خواسته بود شوهرش را بکشیم، جسد را در رودخانه بیندازیم و رویش سنگ بریزیم؛ اما به این درخواست جواب رد دادم و به شیوا گفتم دلم نمی آید دست به چنین جنایتی بزنم. به همین خاطر از من خواست تا در نزدیکی محل کارم چاله ای عمیق بکنم تا او شوهرش را بکشد و با هم جسد را آنجا رها کنیم.

فریدون ادامه داد: من چاله را کندم و به شیوا خبر دادم. شیوا آخرین بار با من تماس گرفت و گفت قرص خواب آور خریده و به همسرش خورانده و او بی حال است. شیوا از من خواست مقابل خانه شان بروم. وقتی به آنجا رفتم شیوا و همسرش سوار ماشین شدند و ما با هم به سمت محل دفن جسد رفتیم. در نزدیکی چاله ای که کنده بودم، شیوا از ماشین پیاده شد. او چاقویی را که همراه داشتم از من گرفت و در یک لحظه ضربه ای به شکم شوهرش زد که مهرداد در آغوش من افتاد. ما باهم گلاویز بودیم که همان موقع شیوا چند ضربه دیگر هم از پشت سر به او زد و مهرداد به داخل چاله افتاد. من خودم هم داخل چاله افتادم و ضربه آخر را شیوا به گردن شوهرش زد و ما بلافاصله باهم فرار کردیم.

او در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه چرا قبلا به قتل اعتراف نموده بود، گفت: شیوا با حرف هایش مرا اغفال نموده بود. وقتی دستگیر شدیم در پلیس آگاهی برای چند دقیقه با هم تنها ماندیم. همان موقع شیوا به من گفت اگر قتل را گردن بگیرم، می تواند رضایت اولیای دم را جلب کند. او می گفت پدرشوهرش او را دوست دارد و رضایت می دهد. او قول داده بود یک طبقه از خانه پدری و ماشینش را بفروشد و رضایت اولیای دم را جلب کند؛ اما حالا که هیچ کاری انجام نداده می خواهم حقیقت را بگویم. من بی گناه هستم. وقتی شیوا به اتهام معاونت در قتل روبه روی قضات ایستاد، گفت: معاونت در قتل را قبول دارم ، اما من شوهرم را نکشتم و فریدون به دروغ می گوید من شوهرم را کشته ام.

او ادامه داد: قرص های خواب آور را فریدون به من داده بود تا به شوهرم بخورانم. وقتی شوهرم بی حال بود فریدون دنبال مان آمد و ما را به حوالی باقرشهر برد. او آنجا با شوهرم گلاویز شد و با چاقو به شکمش زد. شوهرم در آغوشم افتاده بود که ضربه کاری را فریدون به گردن او زد. من فقط در انتقال جسد به داخل گودال به او یاری کردم. در سرانجام جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده فریدون را به قصاص و زن جوان را به 15 سال زندان محکوم کردند.

منبع: خبرگزاری پانا

به "جنایت به خاطر عشق به زن شوهردار" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جنایت به خاطر عشق به زن شوهردار"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید